aram_1987f

غم خانه انجمن

74 پست در این موضوع

سلام دوستان

امـــــــــــروز این تاپیک ایجاد شده واسه اینکه اتفاقات بد رو که خدای نکرده واسه فردی از اعضا رخ می ده در اینجا اطلاع رسانی کنیم

چون حس می کنم موقع غم آدم ها بیشتر نیاز به هم دردی و همدلی دارند ... :(

البته کنار ایجاد این تاپیک امیدوارم توی این تاپیک با این مضمون ارسالی نداشته باشیم و همه ی اعضا وخانواده هاشون همیشه سالم و سلامت باشن

درضمن می تونید تو ایام سوگواری هم اگه مطلبی داشتید توی این تاپیک ارسال کنید

Share this post


Link to post
Share on other sites
آموزش ووکامرس قالب جوملا قالب وردپرس قالب رایگان وردپرس قالب رایگان جوملا هاست نامحدود هاست جوملا هاست لاراول هاست وردپرس هاست ارزان هاست ربات تلگرام خرید دامنه آموزش ساخت ربات تلگرام با php آموزش html و css آموزش لاراول آموزش cPanel آموزش php آموزش سئو وردپرس آموزش امنیت وردپرس آموزش وردپرس آموزش فرم ساز RSform آموزش سئو جوملا آموزش فروشگاه ساز Hikashop آموزش فروشگاه ساز ویرچومارت آموزش طراحی سایت آگهی تبلیغاتی آموزش امنیت جوملا آموزش طراحی سایت فروش فایل آموزش طراحی قالب ریسپانسیو با Helix آموزش جوملا 3 آموزش ساخت ربات دکمه ی شیشه ای آموزش ساخت ربات همکاری در فروش آموزش ساخت ربات جذب ممبر آموزش ساخت ربات ضد اسپم آموزش ساخت ربات پیوست فایل سورس ربات مدیر گروه | ربات مدیر گروه همسریابی

ارسال شده در (ویرایش شده)

آرام جان ،!!!! :thanks::D

ویرایش شده در توسط tarantino
حرف بی ربط!! لطفا تکرار نشه

Share this post


Link to post
Share on other sites
wahid2003vj جان اتفاقی افتاده؟ !!!!!

دیدم تاپیک اومده بالا قلبم ریخت !!!

گم شدم ، دارم خدا رو صدا میزنم ، شاید پیدا بشم...

Share this post


Link to post
Share on other sites
گم شدم ، دارم خدا رو صدا میزنم ، شاید پیدا بشم...

ما نبودیم و تقاضامان نبود، لطف تو ناگفته ما می شُـــنُــود....!

واقعا چه تعبیر زیبایی کردید، آقای wahid2003vj .

الحق که عالی بود...

Share this post


Link to post
Share on other sites

من هر وقت دلم میگیره، اینو گوش میدم:

آنه ! تكرار غريبانه ي روزهايت چگونه گذشت

وقتي روشني چشمهايت

در پشت پرده هاي مه آلود اندوه پنهان بود ...

با من بگو از لحظه لحظه هاي مبهم كودكيت

از تنهايي معصومانه دستهايت

آيا مي داني كه در هجوم دردها و غم هايت

و در گير و دار ملال آور دوران زندگيت

حقيقت زلالي درياچه نقره اي نهفته بود؟ ...

آنه !

اكنون آمده ام تا دستهايت را

به پنجه طلايي خورشيد دوستي بسپاري

در آبي بيكران مهرباني ها به پرواز درآيي

و اينك آنه شكفتن و سبز شدن در انتظار توست... در انتظار تو

Share this post


Link to post
Share on other sites

خدارو شکر که فقط مسائله گم شدن هست ایشالله پیدا می شید ...

این حس معمولا واسه همه پیش میاد ... :(

فقط خواهشا اینجورمواقع پست می زنید اینجا یکم واضح بگید جریان چیه چون واقعا دیشب دیدم این تاپیک پست داشته دلم یک جوری شد

Share this post


Link to post
Share on other sites
خدارو شکر که فقط مسائله گم شدن هست ایشالله پیدا می شید ...

این حس معمولا واسه همه پیش میاد ... :(

فقط خواهشا اینجورمواقع پست می زنید اینجا یکم واضح بگید جریان چیه چون واقعا دیشب دیدم این تاپیک پست داشته دلم یک جوری شد

ممنون از توجهتون...

Share this post


Link to post
Share on other sites

آقای نوین فرد ، روحیه لطیفی داری ها ، زیبا بود . :25:

Share this post


Link to post
Share on other sites

دلم گرفته اعصابم هم خورده

از پس فردا یکی از دو طرحی که داریم استارت میخوره اون یکیش هم از 5 آذر

اما بسته ها هنوز آماده نشدن (تو انتخاب قالب مشکل خوردم)

+

ماژول پرداخت آنلاین بدون نیاز به اتصال به زیرپال فقط پدرخوانده داره که بعید میدونم به این سال زمانی ها برا نسخه 1.7 آمادش کنن...:13:

Share this post


Link to post
Share on other sites

سجاد جان سیستم های پرداخت برای نسخه 1.7 آماده است ولی نسخه تجاریش .. نسخه رایگانشون رو بعد از انتشار نسخه های 1.5 منتشر میکنیم .. اگر زرین پال نیاز داری اولویت رو به زرین پال میدم اگر مورد دیگری هست بگو که اولویت بدم..

برای قالب هم نظرم اینه که با توجه به کاری که میکنی بهتره با آرتیستیر یه قالب مذهبی در بیاری یه دستی هم توش ببری

Share this post


Link to post
Share on other sites

حاجی تجاری و رایگانش برام زیاد فرق نمیکنه یعنی اگه رایگان تو برنامه تون نیست تجاری رو میگیرم(هرچند خرید یک نسخه کامل تجاریش بعد کم شدن قروض تو برنامه هام هست)

مستقیم وصل بشه که خیلی خوبه (حالا هربانکی بود اوجش میرم حساب باز میکنم) دیگه اگه نشد زرین پال...

+

برا قالب هم یه قالب خارجی دیدم دارم دستکاریش میکنم مذهبیش کنم البته اگه بتونم (ازبد روزگار با جی زیپ هم مشکل داره:S )

Share this post


Link to post
Share on other sites

وای خدا بچه ها خدا بگم چی کارتون کنه

این تاپیک تا میاد بالا من قلبم هوری میریزه بعد شما ها نگران چه چیزایی هستید به خدا

کاش همیشه غم و غصه هامون همین چیزا باشه

متاسفانه این دو روز خبر فوت چند نفرو شنیدم زیاد نزدیک نبودن اما متاسف شدم

Share this post


Link to post
Share on other sites

اگه اینجاغم خانه انجمن امروز یه غمی منو فرا گرفته دوستان سایتم حککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککک شد !!!

توسط گروه Jordanian Cyber Army ! خطا نعلتشون کنه ! اگه کسی تو فیسبوک هست بره جوابشون رو بده من از فیس بوک خودم رو حذف کردم http://www.facebook.com/JordanianCyberArmy

جالب اینجاست که تو درست تو فاصله ای که رفتم شام بخورم بیام دیدم سایت دیگه با این صفحه بالا می اد !!!

Share this post


Link to post
Share on other sites

یکی از کاربرهای دیگه ی سرور به هاست به اشتباه یه افزونه نال شده که حاوی شل بوده نصب کرده ! اونم فورا حک کردن !

Share this post


Link to post
Share on other sites

سلام چند دقیقه ای می شه که هی می نویسم و پاک می کنم

انمی دونم تاحالا شده یک چیزی هم حس اشک توی گلوتون گیر کنه و ندونید چیکار کنید؟

سه سالی هست که به بیست و یک آدر می رسم این حس با منه

حس یه بغض که نمی دونم باهاش چیکار کنم

تنها حی ناراحتی دارم

شاید اگه اون تولد نبود مادر بزرگم زنده بود

این یکی از بزرگترین غم های آذر ماه های این سالهامه :(

:-<

Share this post


Link to post
Share on other sites
سلام چند دقیقه ای می شه که هی می نویسم و پاک می کنم

انمی دونم تاحالا شده یک چیزی هم حس اشک توی گلوتون گیر کنه و ندونید چیکار کنید؟

سه سالی هست که به بیست و یک آدر می رسم این حس با منه

حس یه بغض که نمی دونم باهاش چیکار کنم

تنها حی ناراحتی دارم

شاید اگه اون تولد نبود مادر بزرگم زنده بود

این یکی از بزرگترین غم های آذر ماه های این سالهامه :(

:-<

آرام عزیز،

همیشه اتفاقات اون طوری پیش نمی روند که ما دوست داریم.

اما این جوری به قضیه نگاه کن که مادربزرگت تو آخرین لحظه هاش تولد شما رو دیده و بعد چشم از جهان بسته.

چشم ما بیند این ختم و نگار :::: گه نداند مصلحت از کردگار ...

Share this post


Link to post
Share on other sites

سهیل جان شاید درست بگی اما بی نهایت غم انگیزه

ساعت 10:20 شب بود وسط مهمونی درست تو همون لحظه که به هر اتفاقی فکر می کنی جز اینکه کسی فوت شه

یک مرتبه یکی از عزیز ترین کسات رو از دست بدی...

درست همون لحظه که چهرش پر خنده بود

نمی دونم هربار این قضه تو ذهنم میاد شوکه می شم

واسه همینه نمی دونم چیکار کنم

به جز اشک و به جز فاتحه خوندن راهی دیگه نیست کا

ش می شد زمان و همون لحظه نگه دارم

Share this post


Link to post
Share on other sites

رفتن آدم ها قسمتی از زندگی ماهاست . همیشه آدم های زیادی رو از دست میدیم . اگر برای همه این عزیزان بخوایم گریه کنیم ، دیگه چی از زندگی میمونه ؟

بهتره با خاطره های خوششون بخندی و همیشه یادشون رو زنده بذاری. به آینده فکر کردن بهتر از اینه که افسوس گذشته رو بخوری.

شاعر میگه نخور غم گذشته ،....:P:p:p بقیش رو خو شاعر باید بگه . صدام خوب نیست :دی

:auizz3ffy9vla57584x

Share this post


Link to post
Share on other sites

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !


ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید


ورود به حساب کاربری