morid

فاطميه ...

3 پست در این موضوع

زير باران دوشنبه بعد از ظهر

اتفاقي مقابلم رخ داد

وسط كوچه ناگهان ديدم

زن همسايه بر زمين افتاد

سيب*ها روي خاك غلطيدند

چادرش در ميان گرد و غبار

قبلا اين صحنه را... نمي*دانم

در من انگار مي*شود تكرار

آه سردي كشيد، حس كردم

كوچه آتش گرفت از اين آه

و سراسيمه گريه در گريه

پسر كوچكش رسيد از راه

گفت: آرام باش! چيزي نيست

به گمانم فقط كمي كمرم...

دست من را بگير، گريه نكن

مرد گريه نمي كند پسرم

چادرش را تكاند، با سختي

يا علي گفت و از زمين پا شد

پيش چشمان بي تفاوت ما

ناله*هايش فقط تماشا شد

صبح فردا به مادرم گفتم

گوش كن! اين صداي روضه*ي كيست

طرف كوچه رفتم و ديدم

در و ديوار خانه*اي مشكي است

¤

با خودم فكر مي*كنم حالا

كوچه ما چقدر تاريك است

گريه، مادر، دوشنبه، در، كوچه

راستي! فاطميه نزديك است...

شعر بالا سروده‏ زيبايي بود از سيد حميد رضا برقعي شاعر آئيني اهل بيت عليهم السلام در وصف ايام فاطميه

التماس دعا...

Share this post


Link to post
Share on other sites
آموزش ووکامرس قالب جوملا قالب وردپرس قالب رایگان وردپرس قالب رایگان جوملا هاست نامحدود هاست جوملا هاست لاراول هاست وردپرس هاست ارزان هاست ربات تلگرام خرید دامنه آموزش ساخت ربات تلگرام با php آموزش html و css آموزش لاراول آموزش cPanel آموزش php آموزش سئو وردپرس آموزش امنیت وردپرس آموزش وردپرس آموزش فرم ساز RSform آموزش سئو جوملا آموزش فروشگاه ساز Hikashop آموزش فروشگاه ساز ویرچومارت آموزش طراحی سایت آگهی تبلیغاتی آموزش امنیت جوملا آموزش طراحی سایت فروش فایل آموزش طراحی قالب ریسپانسیو با Helix آموزش جوملا 3 آموزش ساخت ربات دکمه ی شیشه ای آموزش ساخت ربات همکاری در فروش آموزش ساخت ربات جذب ممبر آموزش ساخت ربات ضد اسپم آموزش ساخت ربات پیوست فایل سورس ربات مدیر گروه | ربات مدیر گروه همسریابی

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !


ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید


ورود به حساب کاربری